سلام وقت بخیر؛
چهار روز پیش جمعه، ما یک ختمی رفته بودیم، ختم زن داییم که در سن ۹۸ سالگی فوت کرده بود و به رحمت خدا پیوسته بود، ایشون پنج تا پسر داره دو تا دختر که ۵ تا پسرش همه تو خارج از کشور شغلهای خوبی دارند یک دخترش هم خارج از کشوره، اما یه دخترش اینجا ازشون پذیرایی می کرد، وقتی من مجلس رو دیدم متوجه شدم که همه یه شور و حال دیگه ای دارند، شور و حالی که ما در ختم های دیگه میدیدیم نیست و همه یک جور خاصی از ایشون تعریف و تمجید می کردند، فکر میکنم همه میدونستند ایشون الان تو بهشته، بس که خانوم و خوب بود، هیچکس در اون جلسه نبود که از ایشون تعریف نکنه، حتی یکی از داییهام که سن بالا و حال مریضی داشتند اومده بودند و چقدر تعریفشونو می کردند، همین داییم یادم میاد که در خونگاه، لبنیات فروشی داشت و یادمه وقتی که پیش ایشون کار می کردم، به من میگفت یکطرفه ترازو که زَر ورق میزاری برای کشیدن پنیر، طرف دیگه ترازوام زر ورق بزار که اندازه یک زر ورق به مردم کم فروشی نکنیم (تاکید به انصاف و عدم اجحاف به مردم) و وزن ترازوی سمت مشتری را کمی پایین تر بیار که ویل للمطففین (وای بر حال کم فروشان) نشیم؛ چه روزگاری بود! پدربزرگم که بین درخونگاه، خیابان بوذرجمهری و پارک شهر سنگلچ، اونجا یه باغی داشت، تو خیابون طباطبایی، وصیت کرده بود که داخل باغش، سیزده تا خونه ساخته بشه که هشت تا پسراش و پنج تا دخترش، اونجا زندگی کنند، ما همه اونجا بودیم، خونه داییم اونجا شلوغ بود و چقدر شیطنت می کردیم و البته زن داییم چقدر خوب بود و به ما لطف میکرد؛ یادم میاد وقتی شیطونی می کردیم و دکمه پیرهنم کَنده میشد، دکمه پیرهنم رو می دوخت که مادرم نکنه منو دعوا کنه، یادش بخیر چه روزگاری! چقدر خوبی ها! کاش ما همه اینطور باشیم، وقتی از خونه داییم میومدم بیرون، پیش خودم میگفتم کاشکی رفتار و کردار و اخلاق ما اینجوری باشه و وقتی که نباشیم همه ازمون تعریف کنند..
شاد و موفق و پیروز و سربلند باشید
چرا خوب نباشیم؟
مهمترین میراثی که از خودمون به جا میذاریم، اخلاق و رفتار و نوع برخوردمون با عزیزان و اطرافیانمون هست که بعد از مدتها در ذهن و خاطرشون خواهد موند. خوب بودن هزینه ندارد! پس چرا خوب نباشیم؟
> برگرفته از محتوای پستهای اینستاگرام و کتابی در دست چاپ تحت عنوان “رمز و رازهای موفقیت در زندگی و کار دکتر علی اصغر کیهانی”
آخرین اخبار