سلام وقت بخیر؛
چند روزی مریض بودم و امروز به همسرم گفتم سوپم رو میخوام تو حیاط بخورم تا کمی حالم عوض بشه… پیش خودم داشتم فکر میکردم که عجب دنیایی شده؛ این همه جنگها و کشت و کشتار راه میندازند که بعدش بخوان مردم رو هدایت کنند! عجب روزگاری شده، ما باید به این اتفاقات فکر کنیم و به خودمون بیایم..
به هر حال انشالله که دلامون خوش و شاد باشه و اینچنین روزهایی رو نبینیم
و یادمون باشه که هیچ عشقی بهتر از عشق به خانواده نیست، وقتی که به پدر و مادرت عشق میورزی، هیچ توقعی نداری.. وقتی که پدر و مادرت دوسِت دارند و بهت عشق میورزند، هیچ توقعی ندارند.. وقتی که به بچهات احترام میگذاری هیچ توقعی نداری… آنها هم همینطور.. عشق خانواده دروغی نیست و آدم توقعی نداره.. ولی اگر شخص دیگری رو دوست داشته باشی، ممکنه توقعی هم احیاناً داشته باشی و همچنین او هم توقع داشته باشه… اما عشق پدر و مادر، عشق خانواده، عشق بچهها نسبت به پدر و مادر دلی است… و فقط این عشقه که دلی هست… ایشالله که همه ما دلی همدیگرو دوست داشته باشیم
موفق و پایدار باشید