سلام وقت بخیر؛
دوستی با حدود سن ۲۸-۲۹ سال آمده بود پیش من راهنمایی می خواست گفت میخوام ازدواج کنم، نمیدونم چیکار کنم؟ گفتم شما خودت سرهنگ تمامی! گفت نه میخوام شما بفرمایید گفتم
اول از همه باید خودت وجدان داشته باشی، مرد باید وجدان داشته باشه بعد هم یک کسی را پیدا کن که همکُفو خودت باشه که اگر اینطور باشه بازم مشکلاتتون کمتره
گفت همکفو خودم هست گفتم تحقیق کردی؟ گفت بله خانواده بسیار خوبی هستند پدر مادر و فامیل های خوبی دارند گفتم اگر همه اینا خوبند دیگه باقیشم توکل به خدا کن گفت توکل به خدا کردم ولی شبا خوابم نمیبره گفتم توکل نکردی اگه کرده بودی راحت میخوابیدی! علی ایحال تو این دوره زمونه مورد هایی هستند که مثلاً خانواده ها اینطور مثل شما نیستند یا طرف فقط دنبال اینه که مهریه اش رو بگیره و ما این چیزارو دیدیم اصلاً همه چیزشون رو میفروشند به خاطر پول! حتی بچهشونو! برعکس خانواده های هم دیدیم که هیچ وقت پاشون به طلاق نمیرسه حتی اگر پسره زیاد خوب نباشه؛ به نظر میرسه که خودت هم آدم خوبی هستی پس دیگه ترست از چیه؟ گفت نگرانیم بحث مهریه و اینهاست گفتم تو اگه خودت خوب باشی و وجدان داشته باشی از این مشکلات پیدا نخواهی کرد، یا ممکنه که خوب تحقیق نکرده باشی، اگر کرده بودی شاید نگران نبودی! گفت نه تحقیق کردم گفتم خب به هر حال مبارکه و انشاالله کی دعوتمون میکنی؟ که یه فیلمی بگیریم برای شما هم بفرستیم..
شاد و پیروز و موفق باشید