سلام وقت بخیر؛
یک روز آقایی چند تا پرنده داشت که یکی از اینها پا نداشت؛ اون رو میبره پرندهفروشی که بفروشه…. پرنده فروش قیمت اون پرنده رو از مرد میپرسه و مرد میگه: پرندهای که پا نداره خیلی گرونتره… ازش میپرسند که چرا این پرنده گرونتره؟ میگه: برای اینکه این پرنده، پرندههای دیگه رو گول میزنه و به هوای این، پرندههای دیگه میان پیشش و اینطوری راحت میتونید بقیه رو بگیرید…. پرندهفروش این پرندهای که پا نداشته رو میخره و سریع کلهاش رو میکنه… ازش میپرسند چرا این کارو کردی؟ میگه: برای اینکه این نامرده، این دوستای خودش رو میفروشه…
چقدر بده که آدم سر سفره کسی چندین سال نون و نمک خورده باشه و بعد خیانت و آدمفروشی کنه… معلوم نیست که سرنوشت اینجور آدمها چه خواهد شد؟
خدا کنه که ماها از این آدمها نباشیم…
روز و روزگار بهتون خوش، موفق و پیروز باشید.